تخت سلیمان (یا آتشکده آذرگُشنَسب) نام محوطهٔ تاریخی بزرگی در نزدیکی تَکاب و روستای تخت سلیمان (در گذشته نصرت‌آباد) در استان آذربایجان غربی و ۴۵ کیلومتری شمال شرقی تکاب واقع است.

تخت سلیمان محوطه ای باستانی است شامل چند کاخ ساسانی و آتشکده آذر گشنسب. در نزدیکی ‌آن، دو مجموعه باستانی دیگر به نامهای زندان سلیمان و تخت بلقیس قرار دارد. در اطراف زندان سلیمان آثاری از دوره مادها و سکاها بدست آمده و بر اساس این کشفیات تاریخ منطقه را به هزار سال پیش از میلاد نسبت می دهند. برخی تاریخ نویسان این مکان را شهر باستانی شیز قلمداد میکنند.

کاوشگاه باستانی شیز از سوی یونسکو به عنوان میراث جهانی شناخته شده‌است و طرحهای بزرگی برای بازسازی و کاوش در آن در دست اجراست.

در سالهای اخیر در جریان پژوهش های مربوط به دوران پارینه سنگی در تخت سلیمان دو محوطه باستانی شناسایی شدند که تخت سلیمان دقیقا در وسط این دو محوطه قرار گرفته است. محوطه چال تپه، استقرارگاه موقت دوران پارینه سنگی میانی بوده و محوطه چخماق لی نیز با آثاری از کارگاه ابزارسازی در این محوطه شناسایی و کشف شد.

قدیمی ترین بقایای شناسایی شده قبل از اسلام مجموعه میراث جهانی تخت سلیمان به دوره ی پارینه سنگی و عصر مس و سنگی تا عصر آهن یک، دو، سه و دوره ی تاریخی ساسانی تعلق دارد. هرچند محوطه تحت عنوان تخت سلیمان نامیده می شود ولی در گذشته اسامی مختلفی چون گنزک یا گنجه و گنجک، گزکا، شیز نام داشت. ضمن این که ایلخانان آن را ستوریق و در دوره صفویه به تخت سلیمان معروف گشت.

تخت سلیمان محوطه ای باستانی است شامل چند کاخ ساسانی و آتشکده آذرگشنسب. برخی تاریخ نویسان این مکان را  شهر باستانی شیز و همچنین محل تولد زرتشت دانسته اند.

کاخ ساسانی در زمین مرتفعی واقع است که در پیرامون آن دریاچه عمیق بیضی شکلی قرار دارد. شمال دریاچه آتشکده آذر گشنسب بر پا بوده و آتش آن تا قرن چهارم هجری روشن بوده است و از آن به عنوان یکی از سه آتشکده مهم ساسانی یاد می شود.

تخت سلیمان بزرگ‌ترین مرکز آموزشی، مذهبی، اجتماعی و عبادتگاه ایرانیان در قبل از اسلام به شمار می‌ رفت. پادشاهان ساسانی چنان ارزشی برای آتشکده آذرگشنسب قائل بودند که هر یک از شاهان پس از به تخت نشستن، پای پیاده به زیارت آن می‌ شتافتند، و پس از پیروزی در جنگ، سهمی از غنائم جنگی را به گنجینهٔ آن تقدیم می‌ کردند و همین گنجینهٔ بزرگ است که به هنگام شکست خسرو پرویز، از سپاه هراکلیوس امپراتور روم شرقی، به یغما رفت و آتشکده ویران گردید، اما بعدها تعمیر و یا از نو ساخته شد. پس از حمله اعراب و مسلمان کردن ایرانیان، آتشکده آذرگشسپ رو به افول نهاد. در زمان مغول نیز آباقاخان برادرزاده هلاکوخان که به دین اسلام گرویده بود، بر روی ویرانه‌ های تخت سلیمان مسجدی بنا کرد که آن نیز بعدها ویران شد و تنها کاشی‌ هایی با نقوش و خط برجسته از آن به جا مانده که در حال حاضر در موزه رضا عباسی نگهداری می‌ شود. این آتشکده در زمان ابودلف، درسال ۹۲۵ میلادی هنوز بر پا بوده است.

در دوره های اسلامی مخصوصاً عصر ایلخانی و صفویه این منطقه به عنوان شکارگاه و ییلاق حاکمان وقت این دو سلسله مورد استفاده قرار گرفت. شناسایی آثار و معرفی این مجموعه همزمان با مسافرت جهانگردان و مستشرقین غربی در قرن نوزده میلادی رقم خورد. در پی آن بررسی ها و کاوش های باستانشناسی توسط هئیت های مشترک ایرانی آلمانی و سوئدی، امریکایی و انگلیسی در مجموعه آغاز و تا انقلاب ایران ادامه یافت.

بقایای یک معبد آناهیتا نیز در خرابه های ساسانی تخت سلیمان دیده میشود. البته شهرت مذهبی این محل مربوط به آتشکده آن است.

همچنین در سه کیلومتری شمال غربی تخت سلیمان،تپه ای قرار دارد که در قله ‌آن حفره ای بزرگ به عمق حدود 100 متر دیده می شود و آنرا زندان سلیمان نامیده اند.در فاصله 7.5 کیلومتری شمال شرقی تخت سلیمان کوهی به نام تخت بلقیس قرار دارد که در آن آثار بنا های ساسانی دیده می شود.

در کل، در این منطقه نشانه‌ ها و بقایای استقرار و فعالیت انسان از هزاره اول پیش از میلاد تا قرن 11 هجری به چشم می‌ خورد.

روند ثبت این مجموعه تاریخی در فهرست یونسکو از سال 80 آغاز و در سال 82 به نتیجه رسید. طی این مدت نمایندگانی از یونسکو و ایکوموس (شورای بین‌ المللی ابنیه و بافت های تاریخی) از این مجموعه بازدید کردند.

حکایت شهر شیز و زادگاه زرتشت

بعقیده برخی این مکان یکی از مهمترین شهرهای باستانی ایران، شیز بوده است. هنری راولنسن مورخ انگلیسی در قرن نوزدهم نوشته‌است که شیز و آتشکده شکوهمند و پرجلال آن چنان از صفحهٔ روزگار پاک شده‌ است که بین دانشمندان و محققان در تعیین محل آن اختلاف پدید آمده‌ است.

یکی از جاهایی که حدس زده می‌شود محل تولد زرتشت باشد، شهر شیز است. ناصری در انجمن‌ آرای آورده‌است که گویند زرتشت در شهر اردبیل و سبلان ظهور کرده و اصلش از شهری بوده، در میان مراغه و زنگان که شیز نام داشته‌ است. این در حالیست که در اوستا از منطقه «ائیریانم وئجه» ( ری) به عنوان زادگاه زرتشت یاد شده بود ولی در دوران ساسانی بعلت دشمنی با اشکانیان که ری نیز جزو قلمرو بازماندگان اشکانی بود، تمایلی به تغییر محل آن از ری به آذربایجان احساس گردید؛ به این علت که آذربایجان هم یکی از سه آتش بزرگ دوران ساسانی را در خود داشت یعنی آتشکده آذرگشسب (تخت سلیمان کنونی)، و هم به تیسفون پایتخت ساسانی نزدیکتر بود؛ پس «ائیریانم وئجه» که قبلاً زادگاه زرتشت تصور شده بود، در دوره ساسانی به آذربایجان منتقل گردید با نام تازهٔ «ایران ویج».

آتشکده آذرگشنسپ

نام آذرگشناسپ از سه واژه اوستایی «آذر+گُشن+آسپ» آمده که آذر همان آتر و آتش، گشن به معنای بسیار فراوان و آسپ همان اسب پارسی است که روی هم به معنای آذر فرشته دین مزدیسنایی دارنده اسبان بسیار فراوان است.

از این آتشکده به نام آتشکده شیز نیز یاد شده است.

در زمان ساسانیان ایرانیان سه آتشگاه بزرگ و برجسته داشتند. نام آتش‌ هایی که در این آتشگاه‌ ها نگهداری می‌ شدند، یکی آذربُرزین مهر به معنای آتش عشق والا و ویژه برزگران بود که در نزدیکی نیشابور خراسان جای داشت. دومی آذر فرنبغ بود به معنای آتش فرّ ایزدی که در کاریان فارس و ویژه موبدان و بلندپایگان بود. سومی آتشکده آذرگشسپ که در تکاب آذربایجان قرار داشت.

آتشکده آذرگشسپ ویژه ارتشیان بود و در شهر و محلی به نام شیز یا گَنجَک بر روی کوه اَسنَوند قرار داشت. این آتشکده علامت اتحاد و یگانگى دین و دولت بود و سمبل دولت ساسانیان بشمار میرفت، که بواسطه اتحاد با دیانت قوت گرفت.

بیشتر پادشاهان ساسانی پس از نشستن بر اریکه شاهنشاهی به نیایشگاه آذرگسشب آذربایجان می رفتند و به درگاه خداوند نیایش و سپاس و درود می فرستاده اند و سپس هدایایی تقدیم می کردند.

رستم فرخزاد فرمانده لشگر ساسانی، پس از آنکه فرو پاشی سلسله ساسانی را در جنگ با اعراب حتمی دانست در نامه ای به یزگرد سوم از او خواست با تمامی ثروت خود به تخت سلیمان رود.

ساخت این بنا به بیش از ۳۰۰۰ سال باز می گردد و در کتاب هفتم دینکرد اوستا در بند ۳۹ سازنده آن را کیخسرو پسر سیاوش شناخته شده است که فر ایزدی به او رسیده بود.

آذرگشسب در کنار دریاچه چیچست قرار دارد و در گذشته کاخهای بسیار باشکوه و سترگ در اطراف آن بنا بوده است. این آتشکده ساسانی، وسیع ترین تاسیسات ساسانی است که تاکنون شناسایی و از زیر خاک بیرون آورده شده است.

آتشکده آذرگشسب در ضلع شمالی دریاچه قرار گرفته و دارای نمایی چهارطاقی است که درون آن محراب آتش قرار گرفته و راهروهای مخصوص مراسم عبادی اطرافش را فرا گرفته‌ اند.

 آتشکده کلاً آجری بوده و بخش مرکزی این بنا مربع شکل و زمانی دارای سقفی گنبدی بوده است. دور این اتاق مرکزی دالانی امتداد پیدا میکند. آتشگاه با رواقهای پیرامون جرزهای چهارطاقی حدود 2121 متر میباشد. آتشکده در شمال و جنوب دارای صحن و ورودی و دروازه بوده است.

در سمت راست چهارطاقی دومین اتاق مهم این آتشکده قرار گرفته که در آن آتش را وقتی برای نیایش در معرض دید نبود، شعله‌ ور حفظ می‌کردند.

حصار محیطیِ مجموعه دایره وار بوده و دارای 38 برج و بارو به طول 1120 متر است. حصار بین 13 تا 18 متر بلندا و حدود 4 متر ضخامت دارد. همچنین دارای دو دروازه ورودی ساسانی در جنوب شرق و شمال و دروازه ایلخانی در جنوب میباشد. جداره اصلی دیوار از لاشه سنگ با ملات گچ و سطح آن با سنگ پاکتراش ساخته شده است.

دریاچۀ فیروزه فام یا چشمه آرتزین همیشه جوشان یکی از دلایل آبادانی این مجموعه میباشد. دریاچه به شکل یک بیضی نامنظم به طول 120، عرض آن 80 و ژرفای تقریبی آن 112 متر در مرکز مجموعه واقع شده است. دمای آب دریاچه در طول سال به صورت ثابت 21 درجه سانتیگراد میباشد. در رابطه با دریاچه افسانه های گوناگونی مطرح است.

سطح آب دریاچه به وسیله دو جوی آب که یکی به سمت شمال و دیگری به سمت جنوب دریاچه جاری هستند، ثابت مانده است.

مردم بومی به کانال جریان آب جنوبی که در زمان ساسانیان ایجاد شده اژدها می‌گویند. از دریاچه تخت سلیمان در متون بسیاری نام برده شده است.

مسعودی می نویسد: و در آنجا تا کنون‌ آثاری شگفت از بنا و تصویر، با رنگهای جالب از صورت افلاک و نجوم وجهان از خشکی و دریا و آبادی و معدن و ویرانه و گیاه و عجایب دیگر بجاست.

ابودلف در سال 341 هجری از روشن بودن آتش آتشکده زرتشتیان در این منطقه می نویسد و در شگفت است که این آتش که کانون آن از 700 سال پیش فروزان است چرا خاکستر ندارد. او می نویسد بر بالای گنبد این آتشکده هلالی از نقره نسب شده که طلسم آن به شمار میرود و قابل تخریب نیست. از گفتار ابودلف چنین بر می‌آید که آتشکدهٔ آذرگشسپ، یک آتشکدهٔ همیشه سوز یا خودسوز بوده‌است و ظاهراً از گاز و نفت، مایه می‌ گرفته‌ است و خاکستری نداشته‌ است. روایات هرمزدیار نیز بر خود سوز بودن این آتشکده تصریح دارد.

یاقوت حموی و قزوینی نیز چنین عباراتی را نقل کرده اند. اشپیگل می نویسد: پس از آنکه هراکلیوس به معبد شیز رسید تصویری از خسرو پرویز را دید که نمایشی بود از آسمان با خورشید، ماه، ستارگان و ایزدان و به کمک دستگاههای مکانیکی آسمان میتوانست بغرد و ببارد.

قزوینی می گوید: آتش دیگر آتشکده ها را از آتشکده شیز میبردند.

مشخصات سایر بناهای این مجموعه

معبد آناهیتا در ضلع شرقی چهارطاقی آتشکده واقع شده؛ احتمالاً مکانی برای ستایش ایزدبانوی آب بوده است. شامل یک محیط مربع شکل مرکزی به ابعاد 1919 متر است که به واسطه دالانهای پیرامون و چهار اتاق مستطیل شکل در چهار جهت محصور شده است. مصالح آن شامل سنگهای پاکتراش تا شروع پاکار قوسها و آجر با ملات گچ در سقف رواقها است.

ایوان غربی یا ایوان خسرو: در ضلع شمال غربی، ایوان بلند و شکوهمند ساسانی معروف به ایوان خسرو که از آجر قرمز و ملات ساروج ساخته شده قرار دارد که تنها دیوارهای باقی مانده هنوز به عنوان شاخص این مجموعه تلقی می‌ گردد.

این ایوان بلند که برای اقامت پادشاهان ساسانی در زمان اجرای مراسم زیارت آتشکده آذرگشسب، بارعام احداث شده است و به احتمال زیاد تاریخ ساخت آن مربوط به خسرو اول معروف به انوشیروان است.

همانند دیگر آثار دوره ساسانی دارای پلان مربع مستطیل و از نظر طراحی کاملاً شبیه ایوان مدائن ولی با ابعاد و حجمی کوچکتر در مجاورت آتشکده آذرگشنسب ساخته شده است. این ایوان با عرض دهانه حدود 12 متر و درازای 27 متر و با نزدیک به 18/5 متر بلندا قابل مشاهده است. بخش زیرین دیوارهای جانبی ایوان تا بلندای 6 متری با سنگهای پاکتراش احداث شده و از آن به بعد مصالح آن از جنس آجر بوده که متأسفانه بخش آجری آن به شدت صدمه دیده و بیشتر قسمتهای آن فرو ریخته است. از ویژگیهای این بنا وجود تخت معروف طاقدیس، در زمان خسرو پرویز در این مکان بود. تختی که شمایل پادشاهان، عالم و موجودات در آن بوده و با سیستم مکانیکی ویژه ای ساعت زنگداری در آن تعبیه شده بود. در زمان تجدید بنای کاخ در سده 14 میلادی، حکام مغول بخش های فرو ریخته ایوان را به وسیله لاشه سنگ و ملات گچ بازسازی و برای آرایش نمای ورودی و داخلی آن از عناصر تزئینی چشمگیر و زیبا همچون طاقنماهای تزئینی، رسمی بندی، مقرنسهای گچی، انواع کاشیهای زرین فام و نقاشیهای روی گچ استفاده میکنند.

بنای تالار شورا: در پشت بناهای غربی کنار دریاچه، ویرانه مجزایی از دوره ایلخانی قرار دارد که به سبب طرح اصلی و شکل هندسی از سایر بناها متمایز است. در این اتاق بقایای شالوده چهار ستون کشف گردیده که روی آنها زمانی ستونهایی از سنگ ماسه قرمز قرار داشته است. ساقه ستونها در بخشهایی دارای حجاری بوده اند. بنا تنها یک ورودی در جنوب داشته است. بر اساس کاوشهای باستانشناسی، کاخ منتسب به دوره ایلخانی است. پس از بازسازی و مرمت، موزه مجموعه در این مکان تعریف گردید.

کاخ شکار ایلخان آباقاخان در شرق دریاچه و در حدود سال 1270 میلادی/ قرن 11 هـ.ق. بنا شد. این منطقه تفرجگاه و پایتخت تابستانی وی بوده است. در ساختن کاخ شکار تقریبا فقط لاشه سنگ، ساروج و سنگ ماسه قرمز رنگ و سنگهای چهارگوش دوباره مصرف شده ساسانی مورد استفاده قرار گرفته است. جالب توجه است که از طرح اصلی آتشکده برای تاسیسات کاخ بهره جسته شده است.

مسجد در داخل حیاط جنوبی آتشکده و مربوط به اواخر دوره ی ایلخانی است. این بنا دارای تالار ستوندار مربع شکل در جهت تقریبا شمالی-جنوبی بوده و راه دسترسی به آن از طریق درگاهی در ضلع شمال غربی بناست. ابعاد آن حدود 1212 متر میباشد. در مصالح آن علاوه بر لاشه سنگ از آجرهای ساسانی نیز استفاده شده است. ستونهای به کار رفته در مسجد ستونهای سنگ ماسه قرمز رایج ایلخانی است. این مسجد در محله صنعتگران شهرک تخت سلیمان واقع شده بود.

عمارت هشت گوش در انتهای ایوان خسرو مربوط به دوران ایلخانی واقع شده است. در این جا ترکیب معماری ساسانی و ایلخانی به چشم میخورد؛ ایلخانان با بازسازی و تعمیر بخشهایی از سازه ساسانی و الحاق دو فضای 8 ضلعی بدان سازهای با کاربری جدید ایجاد کردند. اتاقهای 8 ضلعی در اصل به عنوان اتاقهای مسکونی مورد استفاده بودند. انواع کاشیهای زرینفام و لعابدار و گچبریها از این فضا به دست آمده است. حمام یافت شده در مجموعه متعلق به اواخر دوره ایلخانی در جنوب محوطه و در جانب شرقی دروازه ورودی جنوبی و در داخل حصار بیضوی واقع شده است؛ مصالح آن لاشه سنگ، آجرهای دوران ساسانی و گچ میباشد. گرمخانه، ولرمخانه، سربینه، هشتی ورودی، طاقچه های مخصوص قرار دادن آلات نظافت، انواع کاشیهای لعابدار، کانالهای آبرسانی و سیستم فاضلاب منتهی به چاه در آنجا شناسایی گردیده است. کف آن سنگفرش بوده و سقف آن پوششی از طاق آجری داشته است.

سنگ دیواره جوی، معروف به سنگ اژدها در ضلع جنوب غربی محوطه بیرونی تخت سلیمان و در حدود 150 متری پای دیواره حصار مجموعه با 300 متر طول و حدود 2 متر بلندا وجود دارد که شکل پرپیچ و خم آن نظر هر بیننده ای را به خود جلب میکند. این جوی سنگی از بقایای رسوبات آب دریاچه، که به منطقه مسکونی در زمان ساسانی هدایت می شده، تشکیل یافته است. تصور عامه مردم محل آن است که اژدها به فرمان سلیمان نبی سنگ شده است؛ همچنان که اهالی محل معتقدند دیوان متمرد و شیاطین را نیز سلیمان نبی در کوه زندان به بند کشیده است.

زندان سلیمان در واقع پدیده کم نظیری از کوهی میان تهی است که در سه کیلومتری غرب مجموعه تخت سلیمان واقع شده است. ارتفاع آن از سطح زمین های مجاور 97 تا 107 متر بوده و بر فراز آن حفره ای به ژرفای حدود 80 متر و قطر تقریبی 65 متر دیده می شود. پیرامون دهانه مخروطی شکل کوه زندان جایگاه معبد مقدسی از هزاره نخست پیش از میلاد وجود دارد که مورد کاوش باستانشناسی قرار گرفته است. قدمت بازمانده های آثار معماری پیرامون دهانه کوه زندان، با توجه به اشیای تاریخی به دست آمده، از دوره حکومت ماناییهاست که از 830 تا 660 قبل از میلاد در منطقه غرب ایران فرمانروایی میکردند. این معبد دارای تراس و اطاقهایی برای سکونت موبدان و زوار بوده است. رونق جایگاه مقدس تنها تا دوران پر آب بودن دریاچه بوده و پس از خشک شدن آن، متروکه شده و تا مدتی پس از این رخداد از برخی بازمانده های معماری آن به عنوان قلعه نگهبانی استفاده می شده است. نکته دیگر این که در کف گودال زندان، چشمه ای با گازهای گوگردی وجود دارد که در حال حاضر به دلیل عمق آوار و لایه های رسوبی قابل رؤیت نیست.

تخت بلقیس یا کوه بلقیس با قله دو قلوی نزدیک به هم و دریاچه فصلی مابین این دو قله، در ارتفاع 3200 متری و در شمال شرقی تخت سلیمان واقع شده و یکی دیگر از آثار تاریخی مهم درون حریم تخت سلیمان می باشد. برفراز بلندترین قسمت این کوه بقایای دژی مربوط به دوره ساسانی و مرتبط با مجموعه آثار تخت سلیمان وجود دارد. در باور عامه، ارتباطی اساطیری بین آثار تخت سلیمان و این دژ وجود دارد. بر فراز قله این کوه بر اثر آب شدن برفها در پایان بهار و اوایل تابستان، علاوه بر سرسبزی و وجود جویبار و گلهای رنگارنگ، دریاچه ای فصلی نیز تشکیل می شود که بر جذابیت آن می افزاید.

تخت سلیمان که به‌عنوان زادگاه زرتشت از آن نام برده شده، پنج دوره تاریخ و تمدن بشری را به خود دیده است. این مجموعه منحصربه‌فرد و خارق‌العاده که ۳۰۰۰ سال قدمت دارد و نامش در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است، از جاهای دیدنی آذربایجان غربی به شمار می‌آید و در شهر تکاب قرار دارد. تخت سلیمان، بزرگ‌ترین مرکز آموزشی، مذهبی و نیایشگاه قبل از اسلام بوده است و از آن به‌عنوان مهم‌ترین پایگاه دین زرتشت یاد می‌کنند. میراث جهانی تخت سلیمان شامل بخش‌های مختلفی مثل آتشکده آذرگشنسب، ایوان خسرو، معبد آناهیتا، آتشگاه‌های کوچک و... می‌شود.

تخت سلیمان که در نوشته‌های پهلوی به‌عنوان «شهر گنجک» نامیده می‌شود، در دره‌ای سرسبز قرار دارد و از جاهای دیدنی تکاب به شمار می‌رود که بنا بر برخی متون کهن، زادگاه زرتشت بوده است.

شهر باستانی تخت سلیمان محل سکونت اقوام ماد، هخامنشی، اشکانی، ساسانی و مغول بوده است که در تمامی این دوره‌ها در اوج شکوفایی و قدرت به سر می‌برد. قدمت تخت سلیمان به سه هزار سال می‌رسد و آتش جاویدان آن برای هفت قرن، نشانه‌ای از عظمت و اقتدار حکومت ساسانی و آیین زرتشت محسوب می‌شد. در واقع این منطقه بزرگ‌ترین مرکز آموزش دینی و پرورش موبدان زرتشتی در عصر ساسانی بوده است. این مجموعه در ۲۹ آذر ۱۳۱۶ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت و در تیرماه ۱۳۸۲ به ثبت جهانی رسید تا پس از تخت جمشید، چغازنبیل و میدان نقش جهان، چهارمین اثر ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو باشد.

تخت سلیمان در کنار شگفتی‌های باستانی و طبیعی، یکی از نقاط روی کره زمین محسوب می‌شود که جریان انرژی زمین در آن‌ به‌خوبی قابل درک است. گردشگران از سال ۱۳۸۴ در روز اوج فعالیت‌های انرژی زمین به این محل می‌آیند و در جهت عقربه‌های ساعت دور دریاچه آن می‌چرخند تا حس روحی و روانی حیرت‌انگیزی را تجربه کنند.

تخت سلیمان کجاست؟

تخت سلیمان در ۴۵ کیلومتری شمال شرق شهر تکاب در جنوب شرقی استان آذربایجان غربی قرار دارد. برای رفتن به تخت سلیمان از تهران باید به‌سمت قزوین و سپس زنجان حرکت کنید و از آنجا راهی بیجار، تکاب و تخت سلیمان شوید. مسیر تهران، اسلامشهر، ساوه، کبودر آهنگ، بیجار و تکاب نیز شما را به تخت سلیمان می‌رساند.

مسیرهای دیگری همچون میاندوآب، شاهین دژ، تکاب و همین طور راه آسفالت زنجان، دندی و تخت سلیمان هم از گزینه‌های دیگر پیش روی شما هستند.

آدرس تخت سلیمان: آذربایجان غربی، ۴۵ کیلومتری شمال شرقی تکاب، روستای نصرت آباد (نمایش روی نقشه)

تاریخچه تخت سلیمان

بناهایی که در مجموعه تخت سلیمان هستند، در دوره‌های مختلف تاریخی یعنی اشکانی، ساسانی و ایلخانی ساخته شده‌اند که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به آتشکده و تالارهای دوره ساسانی اشاره کرد؛ هرچند که در کاوش‌های باستان‌شناسی، آثاری از دوره‌های هخامنشی و مادی نیز در این محل پیدا شده است.

آثار به‌دست‌آمده از تخت سلیمان، از سکونت ۳۰۰۰ ساله انسان‌ها در این مکان حکایت دارند. این آثار علاوه بر اینکه به دوره پارینه سنگی، عصر آهن یک، دو و سه تعلق دارند، شامل نشانه‌هایی از استقرار مردم در دوره سکاها، ماناها، مادها، هخامنشیان و اشکانیان در تخت سلیمان می‌شوند. بقایای دهکده‌ای مسکونی در شمال غربی دریاچه، یکی از این موارد است که طبق پژوهش‌ها به دوره هخامنشی مربوط می‌شود.

گفته می‌شود فرمان ساخت تخت سلیمان و آتشکده آن توسط بهرام گور، از پادشاهان ساسانی داده شد؛ گرچه سایر شاهان ساسانی در رونق و توسعه آن دست داشتند. تا اینکه این محل در سال ۶۲۴ میلادی در اثر حمله امپراتوری روم ویران شد. بعد از نابودی حکومت ساسانی و پذیرش دین اسلام در ایران، مجموعه عظیم تخت سلیمان دیگر رمق تجدیدحیات نیافت.
تخت سلیمان در سال ۶۲۴ میلادی به دستور امپراتور روم ویران شد

پس از اسلام، موبد موبدان این محوطه باستانی با سردار فاتح آذربایجان به توافق رسید که در ازای پرداخت مالیات، آتشکده را ویران نکند و از همین رو این آتشکده تا ۴۰۰ سال بعد به حیات خود ادامه داد. در دوره سلجوقیان، زرتشتیان زیادی مجبور به مهاجرت شدند و آتش مقدس بهرام را به پارسیان هند بردند. در ادامه این ماجرا، مردم عادی برای اولین بار به این منطقه مقدس قدم گذاشتند و در آن به زندگی فصلی و شهرک‌نشینی پرداختند.

با روی کار آمدن ایلخانان مغول، از این محل برای پایتخت ییلاقی و تابستانه شاهان استفاده می‌شد که وجود بناهایی با قدمت ۷۰۰ سال، گواه این موضوع هستند. در دوره حکمرانی مغول به نام آقاخان در قرن هفتم هجری، بناهای مختلفی نظیر ایوان شرقی، سالن شورا، ساختمان‌های هشت و ۱۲ ضلعی به مجموعه تخت سلیمان اضافه شدند.

پس از سقوط حکومت ایلخانی، از تخت سلیمان به‌عنوان دهکده و بازارچه فصلی استفاده می‌شد و در دوره صفوی به سکونتگاه ییلاقی عشایر تبدیل شد. در نهایت ۲۵۰ سال پیش بود که تخت سلیمان برای همیشه خالی از سکنه شد و به‌تدریج داستان‌ها و افسانه‌های زیادی درباره آن شکل گرفت که طبق یکی از این باورها، این محل منتسب به سلیمان نبی (ع)‌ بود و از همین رو کمتر مورد دستبرد قرار گرفت و بعدها از آن محافظت شد.

محوطه باستانی تخت سلیمان در سال ۱۸۱۹ میلادی توسط «سرروبرت کرپورتر» کشف شد و «سر هنری راولینسون» در بازدیدی که سال ۱۸۳۸ میلادی از آن داشت، توصیف دقیقی از این محل ارائه کرد.

عکاسی آمریکایی به نام اشمیت در ۱۹۳۷ میلادی عکس‌هایی از تخت سلیمان گرفت و تصور می‌کرد که اینجا پادگانی نظامی باشد؛ منتها در ادامه متوجه ارزش تاریخی حصار آن می‌شود. سرانجام باستان‌شناسان نامداری همچون فون دراستون، کلایس و... در فاصله سال‌های ۱۳۳۷ تا ۱۳۵۷ با کاوش در تخت سلیمان به رازهای این میراث جهانی پی بردند.

پس از انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۷۲ کاوشی در این مکان صورت نگرفت؛ تا اینکه در این سال عملیات مرمت آن از سر گرفته شد و در نهایت در سال ۱۳۸۲ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. در سال ۱۳۹۵ دانشگاه درسدن آلمان همکاری خود با ایران را برای یک دوره پنج ساله کاوش از سر گرفت.

نام‌ های مختلف تخت سلیمان

تخت سلیمان یا گَنجَک در طول تاریخ نام‌های متعددی داشته است؛ رومی‌ها آن را گَنزه یا گَنزَک می‌نامیدند؛ در میان ارمنی‌ها به گزن، کادزا یا گنگ معروف بوده است؛ در زبانی یونانی با اسامی گنزکا، گادزا یا گادزاکا و در زبان سریانی به گنذزک یا گنژگ خوانده می‌شد و مغولان آن را با نام ستوریق می‌شناختند. «شَیز» که واژه معرب جَیس یا جَیز است، یکی دیگر از اسامی این شهر باستانی و مقدس بود. در شاهنامه به اسم «چیچست» و در اوستا به‌‌صورت «چِئی‌چَست» آورده شده است.

دریاچه تخت سلیمان

در محوطه تخت سلیمان با چشم‌انداز زیبای دریاچه‌ای طبیعی مواجه خواهید شد که آب آن از چشمه‌ای در عمق ۱۲۰ متری زمین می‌جوشد و از آنجا که املاح و آهک زیادی دارد، برای آشامیدن مناسب نیست. مضاف بر اینکه در اطراف دریاچه تابلوهای «شنا ممنوع» گذاشته شده تا گردشگران فریب ظاهر زیبای آن را نخورند و خود را به کام مرگ نکشانند.

این چشمه جوشان و آهکی هزاران سال قدمت دارد و خود دلیل مهمی برای ساخته‌شدن تخت سلیمان در این محل به شمار می‌رود. چشمه تخت سلیمان را از چاکراهای‌ اصلی انرژی روی زمین می‌دانند و برخی معتقدند که بازدید از آن می‌تواند به بهبود وضعیت جسمی و روحی افراد کمک کند. طبق فرضیه گایا، زمین دارای روحی زنده و آگاه است و بر این اساس، ۱۶ حلقه انرژی مثل عصب‌هایی با بار مغناطیسی دورتادور زمین را احاطه کرده‌اند. محل تقاطع این حلقه‌ها منجر به تشکیل ۵۲ چاکرا یا چرخه شده است که سه راس از آن‌ها عبارت‌اند از: اهرام مصر، کعبه و تخت سلیمان.

عجایب دریاچه تخت سلیمان

روایات مختلفی در رابطه با نحوه جوشیدن چشمه دریاچه تخت سلیمان مطرح است که در ادامه به دو مورد از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

کوبیدن عصای حضرت سلیمان: طبق این باور، سلیمان پیامبر عصای خود را بر زمین می‌کوبد و درست در محل برخورد عصا با زمین، چشمه‌ای می‌جوشد که در اثر گذر زمان به دریاچه تبدیل می‌شود.

کیسه‌ای خاک از طرف حضرت مریم (ع): گفته می‌شود که هرمزد، پادشاه ایرانی، پس از شنیدن خبر تولد حضرت عیسی (ع)، فرستاده‌ای را برای عرض تبریک به نزد حضرت مریم (ع) می‌فرستد. ایشان کیسه‌ای خاک به فرستاده می‌دهد؛ اما او قبل از رسیدن به مقصد، در محل تخت سلیمان بیمار می‌شود و پیش از مرگ، کیسه را در همان‌ محل دفن می‌کند. پادشاه که از این ماجرا باخبر می‌شود، دستور می‌دهد تعدادی ساختمان در آنجا ساخته شود که در همین زمان، چشمه‌ای از زمین می‌جوشد و باعث آبادانی آن می‌شود.

افسانه‌های زیادی هم راجع به وجود گنج‌ در اعماق دریاچه گفته شده؛ هرچند که در هیچ دوره تاریخی، ‌حرف و سخنی از کشف این گنجینه‌ها بیان نشده است. عمق زیاد دریاچه و رسوبات معلق درون آب مانعی بر سر راه کاوشگران بوده است تا حقیقت ماجرا را کشف کنند. اولین بار، غواصان آلمانی وارد دریاچه شدند؛ گرچه رسوبات و فشار داخل آب اجازه نداد که آن‌ها چیزی درون دریاچه پیدا کنند.

گنجینه کوروش کبیر: قدیمی‌ترین روایت درباره گنجینه، به زمان کورش کبیر برمی‌گردد. بر این اساس وقتی کوروش بر کروسوس، پادشاه لیدیه، غلبه کرد، خزانه اشیای قیمتی او را به‌عنوان نذری در آب دریاچه مقدس ریخت.

گنجینه قلعه تخت سلیمان: بر اساس روایتی دیگر در سال ۳۶ پیش از میلاد و درست در برهه جنگ‌های میان رومیان و اشکانیان، تخت سلیمان توسط آنتونیو محاصره شد. نگهبانان آتشکده مقدس برای اینکه اشیای قیمتی قلعه به دست دشمن نیفتد و از شر آن‌ها در امان بمانند، این اشیا را نذر دریاچه و خدای آب کردند و در دریاچه مقدس ریختند. زرتشتیان بر این باورند که دریاچه تخت سلیمان به آناهیتا (الهه آب) تعلق دارد و ریختن نذری در آن رواج داشته است. گفته می‌شود در سال ۶۲۴ پس از میلاد و زمانی که خسروپرویز و روم شرقی در جنگ با یکدیگر بودند؛ موبدان پیش از تصرف کامل قلعه تخت سلیمان، نذورات و گنج‌های آتشکده را به دریاچه ریختند. علاوه بر این، احتمال‌ می‌رود در زمان جنگ‌های ایرانیان و اعراب در صدر اسلام نیز گنج‌هایی به درون دریاچه ریخته شده باشد.

انگشتر حضرت سلیمان (ع)‌: طبق برخی باورها، حضرت سلیمان با قدرت‌های ماورالطبیعه انگشتر جادویی خود این قلعه را ساخته است. در افسانه‌ها آمده است که شیطان انگشتر حضرت را به دریاچه انداخت و با ظاهری شبیه او بر تخت پادشاهی نشست. برخی چنین می‌گویند که این انگشتر برای همیشه در دریاچه مدفون شد و برخی دیگر می‌گویند یک ماهی انگشتر را خورد و حضرت سلیمان آن را در شکم ماهی پیدا کرد و به این ترتیب مجددا قدرت خود را به دست آورد.

محل نگهداری گرال: گرال، جام مقدس حضرت مسیح (ع) است که درست شب قبل از مرگش از آن نوشید. برخی افراد معتقدند که این جام در تخت سلیمان قرار دارد؛ هرچند که تاکنون اثری از آن پیدا نشده است.

زندان تخت سلیمان

باورهای زیادی در خصوص تخت سلیمان بین مردم دست به دست می‌شود که یکی از مشهورترین آن‌ها به کوه زندان مربوط می‌شود. کوهی مخروطی‌شکل و توخالی موسوم به کوه زندان دیو یا زندان سلیمان در نزدیکی تخت سلیمان که بر اساس برخی باورها، این کوه محلی برای زندانی دیوهای سلیمان نبی (ع) بوده است که در گودال عمیقی محبوس بودند. مردم محلی معتقدند حضرت سلیمان (ع) برای مجازات دیو‌های نافرمان، آن‌ها را درون این سیاه چاله می‌انداخت. گویا یکی از این دیوها همان دیوی بوده است که انگشتر حضرت را ربوده بود.

این کوه مخروطی که ارتفاعش از زمین‌های مجاور به ۹۷ تا ۱۰۷ متر می‌رسد، هزاران سال پیش بر اثر رسوب کانی‌های آب دریاچه شکل گرفته است و گودالی به عمق ۸۰ متر در وسط آن وجود دارد که قطر دهانه‌اش حدود ۶۵ متر است. کوه مذکور در زمان مانایی‌ها در فاصله سال‌های ۸۳۰ تا ۶۶۰ پیش از میلاد به‌عنوان نیایشگاه استفاده می‌شد و چشمه‌های آب گرم گوگردی متعددی با خاصیت درمانی در اطراف آن وجود دارد.

زندان تخت سلیمان در دوران ساسانی محلی برای نیایش موبدان زرتشتی و قربانی بوده؛ به‌طوری که موبدان پس از نیایش، حیوان قربانی را برای نذر آتشکده به جایگاه مخصوص می‌بردند.

ظاهرا مخروط میان‌تهی این کوه،‌ حدود دو هزار سال پیش مانند دریاچه کنونی تخت سلیمان و پر از آب بوده و در دهانه تپه قرار داشته است؛ اما با گذر زمان و در اثر افزایش حجم رسوبات، شکاف‌های آن در عمق ۱۰۰ متری مسدود و مخروط خشک می‌شود. دانشمندان بر اساس مشاهدات خود از کوه و اطراف آن نتیجه گرفتند که چشمه‌ای کوچک عامل شکل‌گیری چنین کوه مرتفعی بوده است.

زندان دیو یا زندان سلیمان اولین اثر طبیعی آذربایجان غربی محسوب می‌شود که در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید.

بخش های مختلف تخت سلیمان

مجموعه بناهای تاریخی تخت سلیمان دورتادور دریاچه‌ای زیبا ساخته شده‌ که با حصار و دیواری بیضی‌شکل احاطه شده است. داخل این حصار دو مربع به چشم می‌خورد که در مرکز مربع شمالی آتشکده و در مرکز مربع جنوبی دریاچه قرار دارد. علاوه بر این، در شمال غرب دریاچه، ایوان بلندی به نام ایوان خسرو به چشم می‌خورد و در بخش جنوب غربی بیرون تخت سلیمان، یک جوی سنگی موسوم به «سنگ اژدها» وجود دارد که حدود ۱٫۵ تا دو متر ارتفاع و ۲۵۰ متر طول دارد. در ادامه توضیح مختصری درباره بخش‌های مختلف تخت سلیمان ارائه خواهیم کرد.

حصار بیضی‌شکل تخت سلیمان به طول ۱۱۲۰ متر، دارای ۳۸ برج است که نقش یک حصار دفاعی را برای مجموعه مذکور  داشته است. این حصار در دوره‌های مختلف بازسازی شده؛ هرچند در اثر گذر زمان و آسیب‌های انسانی فقط سردر دروازه جنو‌ب‌شرقی، بخشی از باروها و... باقی مانده است. حصار تخت سلیمان علاوه بر دروازه شمالی که ورودی اصلی شهر بود و دروازه جنوب شرقی که سالم‌ترین دروازه به‌جامانده از تخت سلیمان است، در عصر ایلخانی صاحب دروازه‌ای در بخش جنوبی خود شد که امروزه جاده‌ای ماشین‌رو به آن منتهی می‌شود و محل ورودی بازدید از مجموعه است.

در سردر دروازه جنوب شرقی، هفت محراب سنگی به نشانه هفت ایزد نگاهبان در آیین زرتشت وجود دارد که افراد با عبور از زیر این نشانه مقدس، وارد مجموعه می‌شدند.

آتشکده آذرگشنسب

اوج قدرت تخت سلیمان به دوره ساسانیان تعلق دارد و در همین زمان بود که یکی از سه آتشکده مهم این عصر به نام آتشکده آذرگشنسپ در این محل بنا شد که به آن آذرگُشَسپ و آذرشسپ نیز گفته می‌شود. اهمیت این آتشکده تا حدی بود که هر یک از پادشاهان ساسانی پس از نشستن بر تخت، با پای پیاده به زیارت آن می‌رفتند و سهمی از غنائم جنگی را به آتشکده پیشکش می‌کردند.

در واقع اسم اصلی این مجموعه آتشکده آذرگشنسپ است که به اشتباه تخت سلیمان گفته می‌شود؛ زیرا در جریان حمله اعراب به ایران، برای اینکه این محل از آسیب در امان بماند، داستان‌هایی از سلیمان پیامبر را به آن نسبت دادند.

پادشاهان ساسانی در روزهای سختی، به‌زیارت آذرگشنسپ می‌رفتند و زر و سیم و اموال خود را نذر آن می‌کردند. این آتشکده به «آذرخوش» نیز معروف بود؛ در واقع آذر در زبان ایران باستان به‌معنای «آتش» و خوش به‌معنای «نیکو» است. آتشکده مذکور نشانه‌ای از اتحاد و هم‌بستگی دولت مرکزی با دین زرتشت بود و نماد دولت ساسانی به حساب می‌آمد.

بر اساس نوشته‌های ابودلف، آتشکده آذرگشنسب، خودسوز یا همیشه‌سوز بوده و به‌دلیل کارکردن با گاز و نفت، هیچ خاکستری نداشته‌ است. روایات هرمزدیار نیز بر این موضوع صحه می‌گذارد. با این حال، کاوش‌های علمی نشان می‌دهد که موبدان با ترکه‌ درخت‌های خوشبو و مقدس حیاط آتشکده، آتش را روشن نگه می‌داشتند و خاکستر آن را به‌عنوان تبرک به سایر نقاط قلمرو ساسانی می‌فرستادند.

اهمیت و اعتبار این آتشکده در دوره خسرو انوشیروان به اوج خود رسید. زمانی که او سوریه و آسیای صغیر را تصرف کرد، «صلیب واقعی مسیحیان» را از اورشلیم به این محل آورد. در حمله ارتش روم در سال ۶۲۴ میلادی که به شکست سپاهیان خسرو پرویز انجامید، صلیب واقعی به اورشلیم برگردانده و این شهر به دستور هراکلیوس ویران شد. در واقع او به تلافی اقدام سپاهیان خسرو پرویز در تخریب مزار عیسی مسیح (ع) در اورشلیم، مقدس‌ترین مکان مذهبی ساسانیان، یعنی همین آتشکده را با خاک یکسان کرد. با ظهور اسلام این محل اعتبار خود را از دست داد؛ هرچند این آتشکده در قرن چهار هجری قمری در مقیاس کوچک‌تری مورد استفاده پیروان دین زرتشت بود تا اینکه‌ آباقاخان مغول تعمیرات چشمگیری در این منطقه انجام داد و با احداث بناهای جدید، آن را به‌عنوان‌ تفرجگاه استفاده کرد.

جالب است بدانید که فردوسی در شاهنامه به این آتشکده اشاره کرده است:

    به یک هفته بر پیشِ یزدان بُدند          مپندار کآتش پرستان بُدند

    که آتش بِدان گاه، محراب بود              پرستنده را دیده پرآب بود

    به یک ماه در آذرآبادگان                      ببودند شاهان و آزادگان

از آنجا که ساسانیان معتقد بودند آتش مقدس نباید در معرض نور آفتاب باشد؛ بناهای آتشکده را در فضای کاملا بسته و با سقف گنبد چهارطاقی می‌ساختند؛ موضوعی که برای آتشکده آذرگشنسب نیز صدق می‌کند. این آتشکده از بخش‌های مختلفی همچون اتاق مربعی‌شکل مرکزی برای برگزاری مراسم نیایش، محراب آتش در مرکز چهارطاقی که فقط موبد موبدان حق نزدیک‌شدن به آتش را داشت، چهارطاقی کوچک آجری برای نگهداری آتش در زمان‌هایی به‌غیر از مراسم نیایش، گنج‌‎خانه‌ای برای نگهداری هدایا، نذورات و غنایم، سکونتگاه موبدان، انبارها، آموزشگاه‌های دینی و... تشکیل شده بود.

ایوان خسرو

ایوان خسرو یا ایوان غربی در مجاورت آتشکده و در ضلع شمال غربی قلعه قرار دارد و به احتمال زیاد در زمان خسرو اول معروف به انوشیروان ساخته شده است؛ هرچند که زلزله‌ای در ۸۰ سال پیش آسیب زیادی به مقرنس‌ها و طاق نماهای این سازه ساسانی وارد کرد.

ایوان بلند و شکوهمند ساسانی همچون نگینی در قلب تخت سلیمان خودنمایی می‌کند. هدف از ساخت ایوان خسرو این بود که پادشاهان ساسانی زمان برگزاری مراسم زیارت آتشکده آذرگشنسب و بارعام از آن استفاده کنند. این ایوان که با پلان مستطیلی‌اش از نظر طراحی به ایوان مدائن شبیه است و ابعاد کوچک‌تری دارد، از آجر قرمز و ملات ساروج ساخته شده و دهانه آن ۱۲ متر با عمق ۲۷ متر بوده است. ضمن اینکه از روی بقایای طاق تخمین می‌زنند که ارتفاع آن حدود ۱۸٫۵ متر باشد. در جنوب ایوان سازه‌ای موسوم به خوابگاه خسرو وجود دارد که گفته می‌شود راهی مخفی به دریاچه دارد. ایوان خسرو را می‌توانید از روی داربست‌هایی بشناسید که ۴۷ سال پیش برای حفاظت از آن زده شد.

هفت قرن پس از آنکه هراکلیوس، تخت سلیمان را ویران کرد؛ ایلخانان دست به مرمت آن زدند و فنون و تزیینات عصر خود نظیر کاشی زرین فام، نقاشی روی گچ و... را برای تزیین این محل استفاده کردند که نمونه‌هایی از آن در موزه ملی ایران نگهداری می‌شود.

از ایوان‌های دیگری که تنها پایه‌هایشان باقی مانده است؛ می‌توان به ایوان جنوبی، ایوان شمالی و ایوان شرقی اشاره کرد. به ایوان شمالی، ایوان تاج‌گذاری نیز می‌گویند؛ چراکه گفته می‌شود پس از آنکه شاهان با آتش و آب در آتشکده و معبد آناهیتا تطهیر می‌شدند، در ایوان شمالی تاج‌گذاری می‌کردند.

معبد آناهیتا

معبد آناهیتا برای ستایش ایزدبانوی آب و زایش بوده که ارتباط تنگاتنگی با آتشکده آذرگشنسب و دین زرتشت داشته‌ است. در این معبد، پایه‌ دیوارها از سنگ صیقل‌خورده به رنگ خاکستری هستند که با رنگ قرمز آجری آتشکده تضاد دارند. حوضی کم عمق در حیاط مرکزی معبد وجود داشته است که انعکاس زیبایی از تصویر آسمان در آن قابل مشاهده بوده است.

آب چشمه تخت سلیمان از طریق کانال‌هایی به پشت سالن معبد جریان می‌یافت. سپس طی هفت مرحله تلاطم و صدای آب را می‌گرفتند و در ادامه مایعاتی خوشبو به آن اضافه می‌کردند و بر آن دعا می‌خواندند. به این ترتیب، زمانی که آب به حوض اصلی می‌رسید، هیچ صدایی نداشت و همچون آینه آسمان را منعکس می‌کرد.

طاق‌ها و راهروهایی برای نیایش‌کنندگان در اطراف حیاط مرکزی معبد تعبیه شده بود که بقایای آن هنوز وجود دارد. از نکات جالب در ساخت معبد آناهیتا این است که هیچ ملاتی در آن استفاده نشده است و با تکنیک نرومادگی، سنگ‌ها را در یکدیگر چفت کرده‌اند.

راهروهای تخت سلیمان

افراد پس از ورود از دروازه شمالی که ورودی اصلی تخت سلیمان بود، وارد یک هشتی می‌شدند و سپس به دو راهروی مسقف در سمت راست و چپ می‌رسیدند. افراد با توجه به قصد خود که برای امور مذهبی یا امور اداری و سیاسی وارد مجموعه می‌شدند، یکی از این راهروها را انتخاب می‌کردند. علاوه بر اینکه راهروهای مذکور افراد را در این مجموعه چند هکتاری هدایت می‌کردند، حصاری امنیتی و محافظتی دور سازه‌ها و دریاچه به وجود آورده بودند. کاربرد دیگر این راهروها، کاهش صدای ناشی از تردد افراد سیاسی و لشکریان بود که در این محوطه مقدس اهمیت داشت.

راهروی غربی با چرخشی ۹۰ درجه تمامی بخش‌های ایوان غربی را در بر می‌گیرد. بخش زیادی از این راهرو همچنان پابرجا است و با عبور از آن می‌توانید به تالار ستون‌دار و ایوان خسرو برسید.

یک مسیر مستقیم نیز از دروازه شمالی تا مرکز آتشکده و دریاچه وجود داشته است که گمان می‌رود برای ورود شاهان به شهر یا مراسم تاج‌گذاری بوده است.

سنگ اژدها

سنگ اژدها یا اژدها داشی از دیدنی‌های عجیب و جالب تخت سلیمان به شمار می‌رود که در فهرست آثار طبیعی ملی ثبت شده است. این دیواره ۱٫۵ تا دو متر ارتفاع و حدود ۲۵۰ متر طول دارد که در ضلع جنوب غربی تخت سلیمان خودنمایی می‌کند. طبق باور مردم محلی، این سنگ در گذشته اژدهایی بوده که پس از شکست از حضرت سلیمان، به‌شکل سنگ درآمده است. با این حال، برخی معتقدند که این سنگ بزرگ، مسیر نهر آبی بوده است که آب دریاچه تخت سلیمان را به زمین‌های کشاورزی هدایت می‌کرده و با گذر زمان، در اثر رسوب‌ آهک و املاح آب، این سنگ به وجود می‌آید.

بناهای دوره ایلخانی

همان طور که اشاره شد، هفت قرن پس از ساسانیان، نوادگان چنگیزخان مغول رونق و آبادانی را به تخت سلیمان برگرداندند. آن‌ها که تازه مسلمان شده بودند، در تغییراتی که در این محوطه رقم زدند، تفکرات دینی خود را اعمال کردند که نمونه آن در مرمت ایوان خسرو و کاشی‌کاری و گچبری آن مشهود است. بناهای ساخته شده در دوره ایلخانی شامل دروازه جنوبی، سازه‌های هشت ضلعی و دوازده ضلعی، کاخ شکار، تالار شورا، مسجد، حمام و کارگاه‌های صنعتی می‌شد.

مسجد مجموعه در راستای قبله ساخته شد که ورودی آن از شمال غربی بود و کاشی‌های نقش برجسته در آن به کار رفت که تعدادی از آن‌ها در موزه رضا عباسی تهران نگهداری می‌شوند.

حمام

حمام در نزدیکی دروازه شمالی قرار دارد و از لاشه‌سنگ، گچ و آجرهای ساسانی ساخته شده است. کاوش‌های باستانی در این محل نشان می‌دهد که حمام مذکور گرم‌خانه، گربه‌رو، هشتی ورودی، انواع کاشی‌های لعاب‌دار، طاقچه‌های درون دیوارها، کانال‌های آب‌رسانی و... داشته است. علاوه بر کف سنگ‌فرش، از طاق آجری برای این حمام استفاده شده است.

تالار ستون ‌دار

تالار ستون‌دار یکی دیگر از سازه‌های عصر ایلخانی است که به باور باستان‌شناسان آلمانی محل برگزاری جشن‌ها و غذاخوری شاهان بوده است. این تالار با دو ردیف چهار ستونی در شمال ایوان خسرو و غرب آتشکده آذرگشنسب قرار دارد. از بخش‌های جالب‌ این تالار، علامت‌ها و امضاهایی است که سنگ‌تراشان در کف سالن به جا گذاشته‌اند؛ گرچه فقط یکی از این علائم در شرق تالار در معرض نمایش قرار دارد؛ زیرا برای محافظت از سنگ‌فرش آن، لایه‌ای از ماسه روی آن ریخته شده است. این علامت سواستیکا، گردونه خورشید یا صلیب شکسته است که نقشی باستانی متعلق به دوران میترائیسم به شمار می‌رود. تالار ستون‌دار دیگری در جنوب این بنا وجود دارد که دارای ستون‌هایی با مقطع چهارگوش است؛ گرچه بخش زیادی از آن حفاری نشده و در زیر کاخ‌های دوره ایلخانی مدفون شده است.

بناهای هشت ضلعی

دو بنای هشت ضلعی در غرب ایوان خسرو وجود دارد که با مصالح سنگ و آجر و ملات گچ ساخته شده و از کاشی‌کاری و گچ‌بری در تزیینات داخلی آن استفاده شده است. این دو سازه که بخشی از کاخ‌های ایلخانی تخت سلیمان به حساب می‌آیند، به‌خاطر پلان، تزیینات داخلی، درها و چگونگی الحاق به ایوان خسرو، از اهمیت زیادی برخوردار هستند.

تالار شورا

تالار شورا مورد استفاده شاهان ایلخانی و محلی برای تصمیم‌گیری مسائل مهم کشوری بوده است. پس از آنکه اولین مرحله از فاز پروژه مرمت تخت سلیمان به پایان رسید؛ موزه‌ای برای نمایش آثار تاریخی کشف‌شده در این محل برپا شد که از آن جمله می‌توان به بقایای تنبوشه‌های سفالی و سرامیکی، سوتک استخوانی، مهره‌های سنگی تزیینی، بخش‌هایی از تزیینات و کاشی‌کاری‌ها، کوزه، کاسه و ظروف سفالی باستانی و... اشاره کرد. علاوه براین، تصاویر کاوش‌های اکتشافی و مرمتی در ۴۸ سال گذشته و همین طور عکس هوایی اشمیت که نقطه آغاز عملیات کاوش‌های باستان‌شناسی بود، در این محل به نمایش درآمده است.

افسانه ها و داستان های تخت سلیمان

پیرترین نگهبان آثار باستانی ایران: عزیز عاشقی، اسم نگهبانی بود که برای مدت ۵۰ سال در کنار تخت سلیمان زندگی می‌کرد و حتی پس از بازنشستگی، تا آخر عمرش کارش را رها نکرد. وی در سال ۱۳۹۰ دار فانی را وداع گفت و در تپه‌های تخت سلیمان به خاک سپرده شد.

زادگاه زرتشت: یکی از اسامی تخت سلیمان، «شیز» است و بسیاری از مورخان اسلامی این محل را که بین مراغه و زنگان قرار دارد، زادگاه زرتشت می‌دانند. در اوستا «ائیریانم وئجه» زادگاه زرتشت معرفی شده است که در عصر ساسانی تمایل داشتند این محل را از ری به آذربایجان تغییر دهند؛ زیرا آذربایجان آن روزگار یکی از سه آتش بزرگ ساسانی را در خود جا داده بود. به این ترتیب زادگاه زرتشت به آذربایجان منتقل شد.

شهر حضرت سلیمان (ع): نسبت‌دادن سلیمان نبی (ع) به تخت سلیمان منجر به‌شکل‌گیری داستان‌هایی درباره آن شد؛ از جمله اینکه دیوهایی که فرمانبردار حضرت سلیمان بودند، تخت سلیمان را ساختند. بر اساس این باور، حضرت سلیمان (ع) در این محل زندگی می‌کرد و به دستور او نیروهای فرازمینی مسئولیت ساخت سازه‌هایی عظیم در تخت سلیمان را بر عهده داشتند؛ امری که فراتر از حیطه قدرت انسان‌ها بود. درباره زندان دیو در نزدیکی تخت سلیمان نیز گفته می‌شود، این حضرت دیوهای نافرمان را در آنجا زندانی می‌کرد.

واقعا چرا این محل به تخت سلیمان معروف شد؛ در حالی که هیچ سندی در رابطه با حضور این پیامبر در ایران وجود ندارد؟

پس از ورود اسلام به ایران،‌ تا سال‌ها این محل به‌عنوان آتشکده استفاده می‌شد؛ تا اینکه در دوره سلجوقی متروکه شد و حتی تا آن زمان هم در هیچ منبع تاریخی اسمی از تخت سلیمان نبرده شده بود. این طور به نظر می‌رسد که وقتی این محل خالی از موبدان زرتشتی می‌شود، مبلغان دینی دوره صفویه، داستان‌هایی از حضور سلیمان نبی (ع) در این محوطه تاریخی را ساخته و به آن پرداخته‌اند.

افسانه طاقدیس خسرو پرویز: طاقدیس یکی از هفت گنج خسرو پرویز است که به باور برخی کارشناسان عبارت تخت طاقدیس در ادبیات و متون تاریخی ایرانی و غربی، همان ایوان خسرو در تخت سلیمان است. به‌گفته یکی از مورخان رومی، پس از جنگ خسرو پرویز و هراکلیوس که به شکست خسرو می‌انجامد، هراکلیوس در گنزک با تخت بزرگی به‌شکل منحنی مواجه می‌شود. این طور به نظر می‌رسد که علاوه بر مجسمه‌ یا تصویر بزرگی از خسروپرویز مزین به سیم و زر که در آنجا وجود داشت، بر فراز تخت نیز نقش ماه و خورشید و صور فلکی و تصاویری از بزرگان ساسانی به چشم می‌خورد و روی تخت وسیله‌ای برای تعیین ساعات روز و همین طور چهار یاقوت متناسب با فصول سال نصب شده بود. هراکلیوس پس از غارت این محل،‌ آن را به آتش کشید و نابود کرد.

بهترین زمان سفر به تخت سلیمان

محوطه تخت سلیمان در هر فصلی از سال، زیبایی‌ها و جلوه‌های خاص خود را دارد؛ با این حال، بهترین زمان سفر به این منطقه را می‌توان فصل بهار و اوایل تابستان دانست یعنی از ماه اردیبهشت تا تیر که هوا هنوز خنک و کوه‌ها و طبیعت اطراف همگی سرسبز و پوشیده از گل‌های رنگارنگ است.

بخش‌هایی از مجموعه تخت سلیمان در طول شب نورپردازی شده است که پیاده‌روی شبانه در آن و عکاسی از زیبایی‌های آن خالی از لطف نیست.

اقامت در تخت سلیمان

در سفر به تخت سلیمان می‌توانید شب را در طبیعت بکر و بی‌نظیر این منطقه بگذرانید و از تماشای آسمان شب نهایت لذت را ببرید؛ پس در این صورت باید تجهیزات کمپینگ با خود ببرید. علاوه بر این، می‌توانید به تکاب برگردید و در هتل و اقامتگاه‌های بوم‌گردی آن اقامتی به‌یادماندنی داشته باشید.

جاهای دیدنی اطراف تخت سلیمان

چمن متحرک چملی: این جاذبه که حدودا ۳۸ کیلومتر با تخت سلیمان و ۲۰ کیلومتر با شهر تکاب فاصله دارد، اثر طبیعی شگفت‌انگیزی است که شامل یک منطقه باتلاقی با چمنزارها و نیزارهای بلند در اطرافش می‌شود. بخش حیرت‌انگیز ماجرا قطعه چمنی به‌شکل جزیره‌ای متحرک روی این برکه است که در اثر وزش باد، به جهت‌های مختلف حرکت می‌کند.

زندان برنجه: زندان برنجه از آثار طبیعی ملی ایران و یکی از دیدنی‌های روستای برنجه به شمار می‌رود که در ۲۸ کیلومتری شهر تکاب و ۳۳ کیلومتری تخت سلیمان قرار دارد. این اثر که طبیعی که مشابه زندان سلیمان است، نه برج و نگهبانی دارد و نه میله‌های آهنی و حتی زندانی‌! روایت است که خان‌های محلی روزگاران قدیم برای تنبیه دشمنان یا مردم روستا، به پای آن‌ها سنگی می‌بستند و در این گودال عمیق می‌انداختند و از همین رو به زندان برنجه معروف شده است.