یادمان شمس تبریزی یکی از مکانهای زیارتی و گردشگری شهر خوی است که هر ساله گردشگران و بازدیدکنندگان زیادی را سمت خود میکشاند.
"شمس" (زاده ۵۸۲ – درگذشته ۶۴۵ هجری قمری) شاعر صوفی و نام آشنای مسلمان سده هفتم بود که علاقهاش به سفر او را به مولانا در قونیه رساند. مولانا پس از دیدار با شمس، درس و وعظ را کنار نهاد و اهل سماع و شاعری شد. این رفتار مولانا برای مریدانش پذیرفتنی نبود تا جایی که اذیت و آزار آنها موجب شد شمس بیخبر قونیه را ترک کرد.
مولانا از دوری شمس به شدت اندوهگین بود، تا آنکه نامهای از شمس به او رسید و شمس دوباره به نزد وی بازگشت. اما آتش کینه و خشم دوباره شعلهور شد و اینبار شمس ناپدید شد و دیگر کسی اثری از او نیافت و به همین علت به طور دقیق مشخص نیست که وی در کجا دفن شده است.
برخی معتقدند شمس در همان قونیه دفن شده است و عدهای دیگر آرامگاه وی را در شهر خوی میدانند. در مکانی که امروز آن را تحت عنوان مقبره شمس تبریزی میشناسند، به جز یک سنگ قبر منسوب به شمس و یک سردیس از این مرد بزرگ، یک مناره به ارتفاع 15 متر هم به چشم میخورد.
جالب است بدانید که میگویند شاهاسماعیل که به شمس علاقه بسیار داشت دستور میدهد در مجاورت مقبره منسوب به شمس، برای او کاخ زمستانی بسازند. این کاخ با یورش عثمانیها 3 بار تخریب میشود و از آن کاخ باشکوه زمستانی و 3 مناره، تنها یک مناره میماند؛ منارهای به ارتفاع 15 متر که از آجر ساخته شده و سطح بیرونی آن را شاخهای قوچ پوشانده است.
شاخ قوچهای وحشی که شاه اسماعیل صفوی طی اقامت 40 روزهاش در کوه چلهخانه خوی شکار کرده بود برای تزئین این مناره به کار رفتهاند تا قدرت شاه صفوی در شکار را به همگان نشان دهند.
در حال حاضر، به کل این محوطه آرامگاه شمس تبریزی میگویند و قرار است با برگزاری برنامههای فرهنگی، حال و هوا و رونق بیشتری بگیرد.
این اثر ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ با شماره ۹۶۶ به ثبت ملی شده است.
آرامگاه شمس تبریزی، مدفن عارفی نامی و بزرگی است که بهعنوان یکی از جاهای دیدنی خوی شناخته میشود. در کنار این مدفن، مناره بزرگ پوشیده از شاخ قوچ وحشی قرار گرفته که به برج شمس تبریزی معروف است و به سده ۶ هجری قمری تعلق دارد. هر ساله تعداد بیشماری از متصوفان در آذرماه برای انجام مراسم در جوار مناره جمع میشوند. مناره شمس تبریزی در تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ هجری شمسی با شماره ثبت ۹۶۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
آرامگاه شمس تبریزی کجاست؟
در فاصله سه کیلومتری از مرکز شهر خوی استان آذربایجان غربی، در بین خانههای بلوار شمس تبریزی در محله امامزاده، برجی از شاخهای قوچ به بلندی تقریبی ۱۴ تا ۱۵ متر قرار گرفته که به مناره شمس تبریزی معروف است. آرامگاه شمس در فاصله ۱۰ متری از مناره قرار دارد.
آدرس: استان آذربایجان غربی، خوی، محله امامزاده، بلوار شمس تبریزی
معرفی آرامگاه شمس تبریزی
آرامگاه شمس تبریزی از مکانهای گردشگری و زیارتی خوی است که گفته میشود، محل مدفن شمس تبریزی است. تا چند سال اخیر شمس تبریزی بسیار غریب بود و حالا به لطف مردم خوی و با اقدامات تولیت شمس تبریزی، آرامگاه او در حال توسعه و گسترش عمرانی است. سالهای سال به این منطقه مکان شمس گفته میشد؛ اما کسی اطلاعات دقیقی درباره آن نداشت. بعدها برای آن دیوار کشیدند، سنگ قبر گذاشتند و میگویند آدم بزرگی بود و آنقدر بزرگ که مولانا مریدش شد!
در آبانماه سال ۱۳۸۹ هجری شمسی، مراسمی با عنوان کنگره بینالمللی شمس تبریزی با حضور مولویشناسان و شمسشناسان داخلی و خارجی در خوی و ارومیه برگزار شد. از آن پس همه ساله علاقهمندان شمس تبریزی از خوی و دیگر شهرهای ایران و حتی کشورهای همسایه در هفت مهر در مراسمی بزرگداشت این صوفی و عارف را گرامی میدارند. بر دیوار محوطه آرامگاه نیز تابلوهایی از اشعار مولانا و همچنین شاعران دیگر نصب شده است.
در این آرامگاه فقط یک سردیس، یک مناره و سنگ مزار وجود دارد و این تمام سهم شمس تبریزی در آرامگاهش است. مردی که درباره خود گفته است: من غریبم و غریب را کاروانسرا لایق است.
اثر تاریخی و ارزشمند دیگر این مجموعه، مناره شمس تبریزی متعلق به سده ۶ هجری قمری است که بهعنوان یکی از جاهای دیدنی استان آذربایجان غربی در تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ با شماره ثبت ۹۶۶ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت. این مناره در صحن آرامگاه شمس تبریزی، از صوفیان و عارفان پرآوازه ایرانی وجود دارد.
مناره شمستبریزی برج زیبایی است که در گذشته در وسط باغ مشجری در گوشه شمالغربی شهر خوی قرار داشت و امروزه در میان ساختوسازهای جدید شهری، در محله شمس تبریزی شهر خوی جای گرفته است. مناره مذکور با ۳٫۴۰ متر قطر و ۱۵ متر ارتفاع در فاصله ۱۰ متری از مقبره قرار دارد.
تاریخچه مناره شمس تبریزی
مناره شمس تبریزی باقی مانده مقبرهای با همین نام است که روی مزار منسوب به شمس تبریزی در شهر خوی قرار دارد. سطح بیرونی این مناره با شاخهایی از قوچ وحشی تزیین شده است که شاه اسماعیل صفوی طی اقامت چهل روزهاش در کوه چله خانه خوی شکار کرده بود.
مدارک و تصاویر مینیاتوری باقی مانده از مقبره شمس تبریزی در شهرستان خوی نشان میدهد، این بنا در ابتدا از سه مناره دور قبر شمس تشکیل شده بود. تصویر سه مناره در کتاب «بیان منازل سفر عراقین» با تاریخ ۹۴۲ هجری قمری آمده که توسط همراه سلطان سلیمان امپراتور عثمانی در سفر به خوی و زیارت آرامگاه شمس تبریزی کشیده شده است و مسیر لشکرکشی وی را نشان میدهد.
سالها بعد یکی از منارهها از بین میرود؛ اما سیاحان دوره قاجار و جهانگیر میرزا (متوفی ۱۲۸۷ هجری قمری) که مطالبی در مورد خوی دارد و در ترجمه کتاب آثار البلاد و اخبار العباد قزوینی، از دو مناره صحبت میشود. بنا به نقل معتمدان و پیرمردان محل در حدود ۱۲۰ سال پیش یکی دیگر از منارهها تخریب میشود و هماکنون فقط یکی از آنها باقی مانده است.
اولیاء چلبی که در دوره سلطنت شاه عباس دوم در سال ۱۰۵۷ هجری قمری به آذربایجان سفر کرده، این طور مینویسد: قبر شمس تبریزی را که در خارج شهر خوی است، زیارت کردیم.
اعتمادالسلطنه در سفر خوی مینویسد: از مشاهیر، قبر شمس تبریزی در این شهر است که زیارت میشود.
محمدعلی موحد، پژوهشگر و مورخ و مولویشناس معاصر، معتقد است که این مناره و آرامگاه بیتردید متعلق به شمس تبریزی است و این مزار دستکم از اوایل قرن نهم هجری قمری به نام شمس شناخته میشد. وی همچنین اسنادی را نقل میکند که بنا به آنها سلطان سلیمان قانونی و مراد سوم طی حملات خود به آذربایجان برای زیارت تربت شمس به خوی رفتهاند. موحد از قول مورخ رسمی عثمانی نقل میکند: اکنون مرقد حضرت شمس تبریزی، نورالله مرقده، در خوی است. شکر و سپاس خدا را که زیارت آن مرقد شریف میسر شد.
وی همچنین بر این است که نامیدن مزاری در قونیه به نام مرقد شمس صرفا جنبه تبلیغات و منافع توریستی دارد.
معماری مناره شمس تبریزی
سبک معماری مناره شمس تبریزی بسیار به بناهای دوره سلجوقی نزدیک است که در بردسیر کرمان وجود دارد و به «میل قاوردی» معروف است. در صورت مطالعه باستانشناسی، از مطالعه و تحقیق روی شاخ و جمجمه به آسانی میتوان در مورد زمان و علت احداث آن نظر داد.
ساختمان مناره، برجی استوانهای شکل است و از آنجا که تاکنون مطالعات لازم انجام نشده، هیچگونه نشان و اثری از بقایای ساختمانی (مقبره شمس یا کاخ شاه اسماعیل اول) به دست نیامده که به احتمال قوی این اثر در رابطه با آنها ساخته شده است. مناره بهصورت مجوف بوده و پلکان مارپیچی از ورودی مناره که در قسمت پایین آن قرار دارد، به انتهای مناره و به قسمت موذن آن منتهی میشود که رو به قبله دارد.
پی و حدود ۵۰ سانتیمتر از پایین بنا با سنگ ساخته شده است؛ گرچه مقداری از پی آن بهخاطر رسوبات سیل و غیره زیر خاک قرار دارد. از این قسمت به بعد، از آجر استفاده کرده که در وسط آجرها، کلههای قوچ گذاشته شدهاند. این مناره از نظر فرم به سه بخش تقسیم شده، قسمت پایینی و انتهای آن که کوچکتر از بخش میانی است، بهصورت ساده هستند و قسمت میانی مزین به شاخ قوچ وحشی است. هدف از ساخت آن به احتمال زیاد نمایش قدرت پادشاه بوده که در یک روز توانسته است بهقدری قوچ وحشی شکار کند که شاخ آنها در سطح خارجی یک مناره به کار رفتهاند.
از خصوصیات ویژه این بنا نصب شاخهای قوچ وحشی روی بدنه خارجی مناره است که همراه با جمجمه حیوان بهعنوان تزیین در مناره نصب شده و در آجرکاری و فرم آن هیچگونه تزییناتی به کار نرفته است.
در مورد احداث مناره در شهرهایی که از نظر سوقالجیشی اهمیت داشتند، سعید نفیسی چنین مینویسد: در آبادیهای مهم که بر سر راهها بود، شبها بر بلندی آتش میافروختند و برجی را که برای این کار ساخته بودند، آتشگاه مینامیدند. همین کلمه را به زبان عربی ترجمه کرده و منار و مناره گفتهاند و سپس آن را در مساجد به کار بردهاند. بهوسیله آتش که بر فراز این برجها افروخته میشد، از دور اخبار و علائم و ارشاداتی میدادند که مردم دوردست را از خطر و حوادث آگاه میکردند. احتمال دارد یکی از منارهها ستون یادبودی باشد از جنگ آلب ارسلان سلجوقی با رومانوس دیوجانوس امپراطور روم در ملازگرد و سلطهاش بر وی که سرنوشت مسلمانان منطقه را این جنگ و پیروزی آلب ارسلان رقم زد و کشور روم بهتدریج به کشوری مسلماننشین مبدل شد و مناره مزبور حالت تقدس مانندی بین مردم این مرز و بوم پیدا کرد. پس از اقامت شمس تبریزی در خوی و فوت وی جنازهاش در کنار آن دفن شد و نام «مناره شمس تبریزی» پیدا کرد و شاه اسماعیل صفوی چون خود عارف و متصوف بود، دستور داد کاخش را در کنار آرامگاه شمس تبریزی ساختند.
شمس تبریزی چه کسی بود؟
محمد بن علی بن ملک داد تبریزی ملقب به شمسالدین یا شمس تبریزی، از صوفیان ایرانی مسلمان مشهور سده هفتم هجری است. شمس در محضر استادانی چون شمس خونجی تحصیل کرد و سپس به سیر و سلوک پرداخت و در نزد پیران طریقت همچون پیر سلهباف و پیر سجاسی به کسب معرفت پرداخت. او عاشق سفر بود و عمر خود را به سیر و سیاحت میگذرانید و در یکجا قرار نمیگرفت. شمس با مولوی ملاقات کرد و با شخصیت نیرومند و نفس گرمی که داشت، مولانا را دگرگون کرد. تا پیش از دیدار شمس تبریزی، مولوی از عالمان و فقیهان و اهل مدرسه بود. در آن زمان به تدریس علوم دینی مشغول بود و در چهار مدرسه معتبر تدریس میکرد و اکابر علما در رکابش پیاده میرفتند.
با دیدار شمس تبریزی، مولوی لباس عوض کرد و اهل وجد و سماع و شاعری شد. برای مردم قونیه مخصوصا پیروان مولانا تغییر احوال او و رابطه میان او و شمس تبریزی تحملناکردنی بود. عوام و خواص به خشم آمدند، مریدان شوریدند و همگان کمر به کین او بستند. سرانجام شمس تبریزی قونیه را ترک کرد.
مولوی بیتاب مدام در جستجوی خبری از شمس تبریزی بود؛ اما نشانی از او نیافت. شمس تبریزی به سلطان ولد گفته بود و چند بار این سخن را تکرار کرد که این بار بعد از ناپدیدشدن، به جایی خواهد رفت که کسی نشانی از او نیابد.
برخی معتقدند شمس در قونیه دفن شده است و عدهای دیگر آرامگاه وی را در شهر خوی میدانند. در مکانی که امروز آن را تحت عنوان مقبره شمس تبریزی میشناسند، بهجز یک سنگ قبر منسوب به شمس و سردیسی از این مرد بزرگ، مناره بلندی نیز به چشم میخورد. روی سنگ مزار تک بیتی از مولانا نقش بسته است: شمس تبریزی که نور مطلق است آفتاب است و ز انوار حق است
نکات بازدید از آرامگاه شمس تبریزی
- بازدید از این مکان رایگان است.
- در هر ساعت از شبانهروز امکان بازدید از آرامگاه وجود دارد.
- از نوشتن یادگاری روی مناره و ریختن زباله بپرهیزید.